اسکلتهای فلزی
دراین نوع ساختمانها برای ساختن ستونها و پلها از پروفیلهای فولادی استفاده می شود در ایران معمولا ستونها را از تیرآهنهایI دوبل و یا بال پهن تکی ( تیر آهنهای H ) درست می کنند و همچنین برای اتصالات از نبشی یا تسمه و برای زیر ستونها از صفحه فولادی استفاده می شود و معمولا دو قطعه را بوسیله جوش به همدیگر متصل می نمایند. سقف این نوع ساختمانها ممکن است تیر آهن و طاق ضربی باشد و یا از نوع سقفهای دیگر از قبیل تیرچه بلوک و غیره استفاده گردد.
برای پارتیشنها می توان مانند ساختمانهای بتونی از انواع آجر و یا قطعات گچی و یا چوب یا سفالهای تیغه ای استفاده نمود.
در هر حال جداکنندهها می باید از مصالح سبک انتخاب شوند.در بعضی از ممالک بر خلاف مملکت ما برای اتصال قطعات از جوش استفاده نکرده بلکه بیش تراز پرچ یا پیچ ومهره استفاده می نمایند. برای ستونها نیز می توان بجای تیرآهن از نبشی و یا ناودانی استفاده نمود.
آرماتور بندی:
میل گردهایی که در بتن مسلح به کار میروند آرماتور نامیده میشوند.
آرماتور را داخل قالبهایی که بتن در آن ریخته میشود قرار میدهند سپس بتن میریزند بطوریکه آرماتورها تماما داخل بتن فرورفته و دفن شوند. برای اینکه آرماتور از سطح بتن مگر بلندتر باشد در بعضی نقاط زیر آرماتور را برای ایجاد فاصله بین آن و سطح بتن مگر سنگ قرار میدهند آرماتور کاملا در بتن با عیار 350 kg/m3 قرار گیرد. در ابتدا و انتها آرماتورها را به شکل قوس خم کرده که به آن چنگک و قلاب گویند که خم قلاب به اندازه 2.5 تا 4 برابر ضخامت میلگرد میباشد. برگشت سر قلاب که به موازات میله آرماتور قرار میگیرد حدود ده سانتی متر میباشد.
در طول میلههای آرماتور میل گردهایی به ضخامت 6-8 mm به اطراف آرماتورها حلقه مینمایند که به آنها خاموت میگویند.
برای خم نمودن آرماتورها از آچاری که دسته آن از نیم متر تا یک متر میباشد و به شکل F میباشد استفاده میشود.
از ورق آهن, صفحه ای ساخته میشود که اندازه آن در حدود 20*20میباشد. روی صفحه سه عدد میل گرد به ارتفاع 4 - 6 cm بصورت قائمه جوش داده شده است. میل گرداصلی از میان میلههای روی صفحه عبور داده میشود و توسط آچاری که در بالا گفته شد میلگرد را در وسط سر F جای داده و به هر شکلی که بخواهد خم میکنند.
آیین نامههای بتن (ACI) فقط استفاده از میلگردهای آجدار را مجاز میداند.
در جاهایی که طول آرماتورها از طول پی و شناژ بیشتر باشد و یا به عبارتی طول مهاری آرماتور ارضا نشده باشد بایستی از خم در انتهای آرماتور استفاده گردد و همچنین در جاهایی که مجبور به وصله میل گردها باشیم طول پوشش (overlap) همواره 40 برابر قطر میل گردهای مورد اتصال میباشد.
در این پروژه برای اتصال آرماتورهای طولی به خاموتها از مفتول فلزی استفاده گردیده که همانا راه درست واصولی اتصال آرماتورها میباشد که در بعضی مواقع به اشتباه از جوش جهت این اتصال استفاده میگردد که این امر سبب کاهش مقاومت آرماتور شده وباید از آن پرهیز کرد.
آیین نامه ضوابطی را در مورد آب بتن به شرح زیر دارد:
آب:
آب بکار برده شده در مخلوط بتن باید تمیز بوده و عاری باشد از مقادیر مضر روغنها، اسیدها، بازها، نمکها، مواد آلی، یا دیگر موادی که ممکن است برای بتن یا آرماتور مضر باشند.
آب غیر شرب نباید در ساخت بتن بکار رود. مگر اینکه موارد زیر رعایت گردد:
1- انتخاب نسبتهای اختلاط بتن باید بر اساس مخلوطهای بتنی باشد که آب آنها از همان منبع تامین شده است.
2- مقاومتهای 7و28 روزه نمونههای مکعبی ملات ساخته شده از آب غیر آشامیدنی باید حداقل برابر باشد با 90درصد مقاومت نمونههای بتن ساخته شده از آب آشامیدنی. مقایسه بین آزمایشهای تعیین مقاومت باید بر روی ملاتهای یکسان(بغیر از آب مصرفی در آنها) انجام گیرد.
درزهای ساختمانی در بتن ریزی :
مواقعی که بتن تازه بر روی بتن سخت شده ویا قدیمی ویا در کنار آن ریخته می شود، از درز ساختمان یا درز پایان کار روزانه استفاده میشود. به علّت مشکلات اجرایی معمولاً نمی توان از ابتدا تا انتهای کارهای اجرایی بتن ریزی را بطور مداوم انجام داد.بعلت وقفه در کار ناگزیر از درزهای ساختمانی استفاده میشود. دلیل دیگر، محدودیت مقدار قالب موجود است. به هر حال در این حالت اتصال مناسب واجرای صحیح باعث جلوگیری از حرکت یا تراوش بتن از محل درز میشود. اگر اجرای درز به طور صحیح انجام گیرد مقاومت آن می تواند نزدیک به مقاومت بتن اصلی باشد. اولین نکته تمیز بودن سطح بتن سخت شده است ( تمیز وعاری از گرد وغبار ) که چسبندگی مناسب را فراهم می سازد. همچنین در سطح بتن سخت شده قبلی باید سنگ دانهها نمایان باشند ( یا در اصطلاح سطح بتن قدیمی زبر باشد ). در ضمن برای اتصال و چسبندگی بهتر باید بتن تازه به نحوی مطمئن مصرف ومتراکم شود.
روشهای دیگری نیز پیشنهاد شده است :
1- استفاده از چسب بتن ( که معمولاً در حالت خشک معادل 2 تا 3% وزن سیمان ودر حالت مایع برابر 1 تا 2% حجم بتن مصرف میشود) روش اجرای کار به این صورت است که ابتدا سطح بتن قدیمی شسته شده تا کمی زبر گردد سپس چسب بتن روی سطح کار ریخته شده و بتن ریزی مرحله دوم شروع می شود.
2- استفاده از دوغاب سیمان، پش از تمیز کردن سطح موجود یا سطح بتن قدیمی، تمامی سطح قدیمی با دوغاب سیمان اندود شده وسپس بتن جدید ریخته و عمل آورده می شود.
سطح بتن درزهای اجرایی باید تمیز شودو دوغاب خشک شده از روی آنها پاک گردد. بلافاصله قبل از اینکه بتن جدید ریخته شود، کلیه درزهای اجرایی باید خیس شده وآب اضافی تخلیه گردد.
درزهای اجرایی باید بگونه ایجاد شده ودر محلی قرار گیرند که به مقاومت سازه خدشه ای وارد نشود. برای انتقال برش وسایر نیروها از طریق درزهای اجرایی باید پیش بینیهای لازم انجام گیرد. هنگامی که بتن در مجاورت بتن سخت شده قبلی ریخته میشود، سطح تماس برای انتقال برش باید تمیزوعاری ازدوغاب خشک شده باشد. محل درزها همیشه باید به شکل یک مسیر مستقیم وبا فاصله یکنواخت بر روی سطح ساخته شوند. درزها همیشه در بین اتصال دو لایه قدیم وجدید یا در محلهای خاص که برای انقباض و انبساط در نظر گرفته شده است ( سازههای طویل ) دیده می شوند. باید توجه کرد که در هنگام بتن ریزی و ارتعاش بتن آب اضافی آن به سطح بتن منتقل میشود ( و به همراه خود کمی سیمان ومصالح سنگی ریز دانه می آورد که در اصطلاح به آن شیره بتن می گویند ). این لایه به علت داشتن آب زیاد بسیار متخلخل و کم مقاومت است. در بتن ریزیهای عمودی اگر بین اجرای دو لایه بتن ریزی وقفه ای پیش آید ابتدا باید دوغاب سیمان از روی لایه قبلی پاک شده و یا از سطح بتن قدیمی تراشیده و برداشته شود تا عمل چسبندگی بین دو لایه بهتر صورت گیرد.
جهت پاک کردن لایه زاید از بالای دیوارها وستونها از روشهای مختلفی استفاده می شود، اما در نهایت باید سطحی تمیز و با مصالح سنگی نمایان داشت. آسانترین راه، برس زدن لایه زاید وقتی بتن هنوز تازه است ( بهترین زمان برس زدن یک تا دو ساعت پس از تبخیر شدن آب در سطح بتن است ) برای پاک کردن لایه زاید می توان همزمان با پاشیدن آب بر روی سطح بتن از یک برس کوچک سیمی ( که به آرامی بر ری سطح بتن کشیده می شود تا مصالح سنگی جدا نشود ) استفاده کرد. میتوان با پاشیدن آب و هوا بصورت ترکیبی، لایه قدیمی را برای اتصال با بتن جدید آماده کرد (در اجرا دقّت زیادی لازم است تا مصالح سنگی از سطح بتن جدا نشود ).
عمل آوردن بتن:
بتن (غیر از بتن تند گیر ) باید برای مدت حداقل 7 روز پس از بتن ریزی در دمای بالاتر از 10 درجه سانتیگراد و در شرایط مرطوب نگهداری شود
صفحه زیر ستون و بولتها:
جهت پخش شدن نیروی وارد از ستون به پی در ساختمان فلزی از صفحه ای به نام صفحه زیر ستون( بیس پلیت ) استفاده میگردد که ابعاد این صفحه با توجه به نیروهای فشاری و نیروهایهای وارده از ستون طراحی میگردد این صفحه توسط میل گردهایی که به آنها بولت میگویند به بتن پی متصل میگردد. قطر این آرماتورها بر اساس محاسبه تعیین میگردد که باید قادر به تحمل نیروهای جانبی پای ستون باشد و همچنین در مواردی که در اثر نیروی کششی ستون وبا ترکیب نیروی فشاری و ممان خمشی در زیر , صفحه زیر ستون, نیروی کششی به وجود میآید این آرماتورها بایستی قادر به تجمل این نیروی کششی باشند و همچنین طول این آرماتورها بایستی جوابگوی طول مهاری لازم باشد.
به عبارتی در حالت نیروی فشاری تنها, بولتها طرح بخصوصی ندارند و بیشتر با دید کارگاهی انتخاب میشوند ولیکن احتیاطا 50% نیروی برشی پایه را به ظرفیت برشی بولتها می دهند و در این حالت کنترل مینمایند ولی در حالت نیروی فشاری وممان علاوه بر نکات حالت نیروی فشاری تنها, کشش بولت کنترل میشود. به انضمام طول بولت ,به طور کلی توصیه میشود طول مهاری بولت در کلیه حالات رعایت شود. برای اجراو نصب صفحه زیر ستون و بولت میتوان صفحه را سوراخ نمود و بولتها را از داخل سوراخ عبور دهیم که در این صورت باید انتهای بولتها به صورت زاویه قائمه درآید و در انتهای دیگر با مهره محکم شود. پس از بتن ریزی در زیر صفحه به دلیل کم شدن حجم بتن ,خالی میشود که دراین حالت میتوانیم پس از گیرائی بتن مهرهها را باز نموده و زیر صفحه را با قشر نازکی از بتن پر نماییم که باید دقت شود که این عمل زودتر از یک هفته انجام شود چرا که در موقع بتن ریزی آن قسمت از میل گرد بولت که در خارج از بتن قرار دارد آغشته به بتن میگردد و ممکن است در اثر فشار وارده برای باز کردن مهره و همچنین به علت تازه بودن بتن، پی ساخته شده متلاشی گردد. بهتر آن است قبل از بتن ریزی روی آن قسمت از بولت و مهره متصل به آن که خارج از بتن قرار دارد بوسیله تکه پلاستیکی بسته شود که از آغشته شدن آن به بتن جلوگیری کند تا هنگام باز کردن مهره دچار مشکل نشویم.
موارد و نکاتی که در اثر تجربه به بدست آمده و میتوان بدان استناد کرد:
برای مثال مقدار مصرف سیم آرماتور بندی جهت میلگردخاموتها:
تجربه نشان داده است بطور تقریب مقدار مصرف سیم آرماتور بندی پنج صدم (05.0) وزن میل گرد مصرفی است یعنی اگر مقدار آرماتورها (میل گرد ) 5tonباشد مقدار سیم مصرفی 25kg خواهد بود.
این نکته بنظر میرسد چیز مهمینباشد ولی دقت نظر داشتن و مدیریت صحیح داشتن، عاملی است که باعث میگردد از لحاظ اقتصادی صرفه جویی و در نهایت جلوگیری از دور ریز شدن مصالح مینمائیم.
در نظر گرفتن همین امر هنگام برآورد و متره نقش مهمیدارد.
بهر حال نمیتوان این را نادیده گرفت و از آن استفاده نکرد. این روش، روش تجربی است که به قوت خود باقی است.
ستون:
برای ساختن ستونها بدلیل موجود نبودن پروفیلهای IPBدر بازار ایران عموما از پروفیلهای IPE استفاده میگردد که این پروفیل به صورت تک حول هر دو محور خود قادر به باربری نیست در نتیجه مجبور به استفاده از چندین پروفیل برای ستون میباشیم. آنچه در ساخت ستونها مهم میباشد اینست که باید دقت شود تا ستونها کاملا مستقیم و راست ساخته شوند چرا که کوچکترین انحنای ستون ممکن است پس از بازگذاری منجر به کمانش ستون گشته و باعث تخریب ستون شود. که این انحنا ممکن است به دو علت ایجاد شود اول آنکه امکان دارد تیر آهنهای مورد استفاده در اثر حمل و نقل دچار پیچیدگی شوند و دیگر آنکه ممکن است در اثر جوشکاری غیر اصولی در ستون پیچیدگی ایجاد شود. لذا بایستی ابتدا تیر آهنها از لحاظ شماره انتخاب نموده و آنها را به طول معین که در نقشههای اجرایی قید میگردد برش داده و آن را روی شبکه افقی ای که روی زمین احداث گردیده میخوابانند.
قبل از اینکار باید از راست بودن تیر آهنهای تکی کاملا مطمئن بود در غیر اینصورت بهتر است پروفیل را عوض نماییم ولی اگر اینکار مقدور نباشد میتوان به وسیله پتکهای سنگین که در محل مورد نظر فرود میآید این انحنا را برطرف نمود. أنگاه تیر آهنهای ستونها را با فاصله معین که در نقشه اجرایی تعیین شده کنار هم قرار داده و به وسیله تسمههایی که از قبل بریده شده با خال جوش به یکدیگر متصل و آنگاه برای جلوگیری از پیچیدگی نخست ,ابتدا وانتها و وسط ستونها را به تیر آهنهای زیر سری جوش داده وبعد کلیه ستونها را با خال جوش به یکدیگر متصل میکنیم وسپس جوشکاری را تکمیل مینمائیم.
زمانی که پروفیل دوبل هم جوابگوی بار وارده نباشد از صفحاتی به نام صفحههای تقویت استفاده میکنیم که این صفحات به بال دوستون به صورت سر تا سری جوش داده میشود.
در نقاطی که شماره تیر آهنها کم میشود (طبقات بالا ) ازچهار تسمه جهت اتصال دوپروفیل دو بل استفاده میگردد که دو عدد آن فقط به ستون باریکتر جوش میشود تا با ستون پهن تر هم پهنا شود ,به آن تسمه هم رو کننده میگویند.از دو عدد تسمه دیگر برای اتصال دو پروفیل دو بل به یکدیگر استفاده میشودبه عنوان مثال چنانچه ستون زیرین 2IPE220 و ستون طبقه بالا 2IPE200 باشددو تسمه اولی به ضخامت یک سانتی متر به بال 2IPE200 متصل میگردد تا پهنای دو ستون با هم برابر گردد و بتوان به وسیله دو تسمه دیگر این دو پروفیل را به هم جوش داد. بدیهی است دو صفحه مذبور بایستی قادر به تحمل و انتقال نیروهای موجود درآن اتصال باشند.
بادبند :
به منظور مقابله با نیروهای جانبی خصوصاً نیروی زلزله عموماً دو نوع سیستم سازه ای مورد استفاده قرار میگیرد:
سیستم قاب خمشی
سیستم بادبندی
در مناطق زلزله خیز مانند کرمان سیستم قاب خمشی مقرون به صرفه نمیباشد چرا که دراین سیستم اتصالات به صورت گیردار اجرا میشوند و نیروی برشی زلزله به صورت ممانهایی بزرگ در تیرها و ممان ونیروی محوری در ستونها سبب میشود تا پروفیلهای تیر وستون بالا برود. اما در قابهای بادبندی شده نیروی زلزله به صورت نیروی محوری در بادبندها به وجود میآید وستونها تنها نیروی محوری ناشی از آن را تحمل میکنند لذا ابعاد تیر وستونها به میزان محسوسی پائین میآید. علاوه بر سبک شدن ساختمان باعث اقتصادی بودن پروژه میگردد.
انواع بادبند عبارتند از بادبندهای xو kو... میباشند که سختی بادبندهای x شکل از بقیه انواع بادبند بیشتر است. ولیکن به دلیل مسائل معماری از قبیل وجود بازشوها در ساختمان انواع دیگر بادبند از قبیل بادبندهای kشکل مورد استفاده قرارمیگیرند.
دراجرای ساختمان از دو نوع بادبند استفاده گردیده که یکی x ودیگری بادبند برون محوری است از محاسن بادبند برون محوری ایجاد فضا برای کار گذاری باز شوهاست ولی سختی کمتری دارد.
صفحات بادبند بر اساس تامین نمودن طول جوش لازم طراحی میگردند که البته مقاومت آن نباید کمتر از نیروی وارده باشد.
پله :
جهت اجرای تیر شمشیری پله راه اصولی این است که از دو برش مثلثی شکل جهت خم کردن تیر شمشیری استفاده گردد و سپس از دو ورق اتصال جهت اتصال این قسمتها استفاده گردد.
روشی که به اشتباه بکار میرود اینست که برای تیر شمشیری تیر آهن را بصورت مایل بین دو تیر پله قرار میدهند آنرا بوسیله جوش به تیرهای پله اتصال میدهند اما چنانچه گفته شد بهتر است مطابق فوق عمل نموده و بوسیله برش تیر شمشیری خم شود و به تیرهای پله متصل گردد.
تیر شمشیری، همانند یک تیر دو سر ساده و تحت اثر نیروهای مرده و زنده طراحی میشود.
سقف تیر چه بلوک:
سقفهای تیرچه بلوک از اجزای زیر تشکیل شده اند:
1- تیرچه
2- بلوک
3- میلگردهای ممان منفی
4- میلگرد حرارتی
5- کلاف عرضی
6- قلاب اتصال
7- بتن
اکنون به شرح هر یک میپردازیم:
تیرچه:
تیرچههای معمولی با خرپا مسلح میشوند که از سه قسمت تشکیل میشود.میل گردهای کف خر پا که تعداد و قطر آن طبق محاسبه بدست میآید، کلیه ممانهای مثبت تیرچه توسط همین میل گردها تحمل میشوند با توجه به اینکه اغلب مهندسین محاسب برای صرفه جویی طول یک یا چند میل گرد را کوتاهتر تعیین مینمایند برای اینکه میل گردها در موقع بتن ریزی جابه جا نشوند بهتر است آنها را به وسیله یک یا چند میل گرد عرضی به یکدیگر جوش بدهیم.
میل گرد فوقانی از میل گرد 8 یا 10 یا 12 آجدار بوده و داخل بتن سقف قرار میگیرد. میل گرد مارپیچ یا میل گرد مهاری که میل گرد کف را به میل گرد فوقانی متصل مینماید.
خرپای بعضی از تیرچهها از ورق و یا تواما از ورق و میل گرد میباشد ولی متداول ترین نوع خرپا از میل گرد ساخته میشود این خرپا را در داخل قالب فلزی و یا سفالی قرار میدهند آنگاه بتنی باعیار 400-450 kgسیمان و مصالح سنگی ریز دانه تهیه نموده و قالب را که در حدود 10cm پهنا و 4cmارتفاع دارد از این بتن پرکرده و به وسیله لرزان آن را ویبره میکنند اگر قالب فلزی باشد بعد از سخت شدن بتن آن را از قالب جدا کرده و چند روزی در حوضچههای آب قرار داده که این حوضچه معمولاً در کارگاه ایجاد میشود در موقع بتن ریزی تیرچه بهتر است خرپا را قدری در محل خود جابه جا کنیم تا مطمئن شویم که کلیه میل گردهای تحتانی آن داخل بتن واقع شده اند بعضی از تیرچههای بتنی پیش تنیده میباشند که معمولا دارای مقطعی سپری شکل بوده و فاقد میل گرد فوقانی و همچنین میل گرد مارپیچ میباشد میل گردهای تحتانی این نوع تیرچهها را قبل از بتن ریزی با روش خاص و وسایل مخصوصی کشیده و آنگاه بتن ریزی مینمایند و تا سخت شدن کامل بتن آنرا در حال کشش نگه میدارند. برای حمل تیرچهها بهتر است از میل گردهای فوقانی به عنوان دستگیره استفاده شود و به وسیله دو نفر کارگر دو سر تیرچه گرفته شود برای انبار کردن تیرچهها باید زیر آن را کاملا مسطح نموده و آنها را در کنار هم قرار دهیم آنگاه روی تیرچههای ردیف اول را حداکثر به فاصله یک متر به یک متر چوب چهار تراش قرار داده و تیرچه ردیف بعد را روی آن قرار دهیم.
که باید دقت شود که کلیه چهارتراشهای هرردیف در یک محور واقع شوند و فاصله تختههای کنار تیرچه بیش از 20cmنباشد بدین طریق میتوان حداکثر تا شش ردیف تیر چه را روی هم انبار نمود.
بلوک:
بلوکهای مورد استفاده در این پروژه سفالی بوده و هیچ گونه باری را تحمل نمینمایند. عرض بلوکها معمولاً 40cmبوده وگاهی آنها را تا 60cmهم میسازند وارتفاع آنها بین 20-25cm است.بلوکها دارای لبههایی هستند که به وسیله آن روی تیرچه قرار میگیرند.
میلگردهای ممان منفی:
با فرض اینکه تکیه گاه تیرچهها گیردار باشد در محل تکیه گاه ممانی ایجاد میگردد که به وسیله میل گردها تحمل میشود.
قطر این میل گرد به وسیله محاسبه تعیین میگردد و معمولا از میل گردی به قطر 8-12استفاده میگردد. در آخرین دهانه که تیرچه به یک تیر ختم میگردد نیز میلگردی را به صورت گونیا خم نموده و قسمت کوتاه گونیا را داخل آهنهای تیر قرار داده و قسمت مستقیم را روی میل گرد فوقانی تیر چه گذاشته و چند جای آن را با سیم آرماتور بندی میبندند.
میلگرد حرارتی:
بعد از اتمام سقف و گذاشتن کلیه آهنها یکسری میل گرد در جهت عمود بر میل گردهای بالای تیرچه به فاصله تقریبی 25-40cmقرار میدهند قطر این میل گردها به وسیله محاسبه تعیین شده و معمولا میل گردی با قطر 6-10mmمیباشد. این میل گردها باید به کلیه آهنهای تیرچه با سیم آرماتور بندی بسته شود وبه هیچ وجه جوش نشود.
کلاف عرضی:
ار دهانههای 4m به بالا در وسط دهانه بین بلوکها( عمود بر جهت تیرچه) فاصله ای در حدود حداقل 10cmقرار میدهند و زیر این فاصله را تخته ای قرار داده و درون این فاصله حداقل دو میل گرد به قطر 10mmیکی بالا و یکی پایین قرار میدهند، میل گرد بالا را به میل گردهای بالای تیرچه میبندند و میل گرد پایین را هم به آرماتورهای مارپیچ تیرچه متصل میکنند و این فضا بعد از آنکه به وسیله بتن پر شد همانند تیری عمود بر تیرچهها قرار گرفته و در مقابل ممانهای وسط تیرچه مقاومت خواهد کرد و برای دهانههای بیش از 6mدو عدد کلاف عرضی با فاصلههای مساوی در نظر میگیرند، برای اطمینان بیشتر بهتر است کلاف عرضی از دهانه 2.5mبه بالا ایجاد نماییم.
قلاب اتصال:
در ساختمان با اسکلت فلزی میل گردهای تیرچه روی نیمیاز بال پل قرار میگیرند که پهنای آن در حدود 2-3cmمیباشد در شرایط عادی این تکیه گاه کافی است ولی اگر سقف در اثر نیروی زلزله جابه جا شود تیرچه از تکیه گاه خود خارج شده و سقف پایین میریزد برای جلوگیری از این عیب میل گردهایی که قطر آن به وسیله محاسبه تعیین میشود و معمولا از میل گردهای به قطر 12-14mm استفاده میشود این میل گردهارا خم میکنندوبه وسیله آن تیرچه وآن را به یکدیگر متصل می نمایند.
مراحل مختلف اجراء :
بعد از ایجاد تکیه گاههای موقت تیرچهها را روی تیرهای اصلی ( فلزی – بتونی و یا دیوار آجری ) قرار می دهند قبل از نصب تیرچه روی تیرهای اصلی باید دقت نمود که ترک خوردگی و یا شکستگی در تیرچه موجود نباشد. کمر تیرچه را به فاصلههای حداکثر 1.5m بوسیله تیرهای چوبی نگاه می دارند تا از شکم دادن آن جلوگیری بعمل آورند. بهتر است تیرهای چوبی را طوری قرار دهند تا وسط تیرچه در حدود 2-3cmبلندتر از سطح تراز قرار گیرد.
این خیز بستگی به دهانه سقف داشته و بوسیله مهندس محاسب تعیین می گردد. تیرچهها به فاصله تقریبی 40cmاز هم قرار می گیرند و بعد از گذاشتن هر تیرچه فاصله آنرا تا تیرچه بعدی بوسیله گذاشتن یک عدد بلوک در ابتدا و یکی در انتهای آن, تنظیم می نمایند. از دهانه 4.20به بالا کار گذاشتن میل گردهای کلاف عرضی اجباری است این میل گردها که به صورت تیری عمود بر تیرچهها بوده و در وسط دهانه قرار می گیرند و مطابق آنچه قبلا گفته شد برای دهانههای بیش از 6mدو کلاف عرضی باید پیش بینی گردد که با دهانههای مساوی قرار می گیرند.
حداقل عرض این کلاف 10cmو حداقل باید به دو عدد میله گرد 10 یکی در بالا و یکی در پائین مجهز باشد. بهتر است این میل گردها به میل گرد بالای تیرچه و میل گرد هفت و هشت تیرچهها بسته شود.
در محل اتصال تیرچه به تیر اصلی با دیوار باید میل گردهای تیرچه لخت شده و در حدود 15cm روی دیوار یا داخل آرماتورها تیر اصلی قرار گیرد که بعدا این قسمت بوسیله بتن سقف پوشیده می شود.اگر پلهای اصلی فلزی باشد نباید میل گردهای تیرچه را به آن جوش داد. اگر تیرچه روی دیوار آجری قرار می گیرد بهتر است روی دیوارها شناژ بالا اجراء گردد، و میل گرد تیرچه داخل شبکه شناز قرار گیرد.
برای عبور کانالهای تاسیساتی ( کانال کولر – کانال تهویه مطبوع – کانالهای فاضل آب وغیره ) باید حتی الامکان سعی شود که عرض کانالها از یک بلوک تجاوز نکند ولی چنانچه به عرض بیشتری احتیاج پیدا کردیم باید با قطع تیرچه در آن محل با مهار کردن میله گردهای تیرچه در آرماتورهای عرضی محل عبور کانال را فراهم نمود. با توجه به اینکه بار تیرچه قطع شده را تیرچههای اطراف تحمل می نمایند میل گردهای آرماتورها عرضی باید دقیقا محاسبه شده و اجراء گردد.بعد از بلوک چینی باید میله گردهای ممان منفی گذاشته شده و این میل گردها که دو تیرچه مقابل را به همدیگر متصل می نمایند باید به میل گرد فوقانی تیرچهها بسته شود حداقل طول این میل گردها طبق محاسبه بدست می آید.
باید دقت نمود که تیرچههای دو طرف یک پل حتما مقابل همدیگر قرار گیرند تا بستن میل گردهای ممان منفی به سهولت امکان پذیر باشد.
چرا در انتهای دیوارها نبشی قرار می دهند؟
در آیین نامه زلزله باید دیوارها از دو طرف مهار شوند که این دیوارها از یک طرف به ستون که دارای SUPPORT است وازطرف دیگر به نبشیهای انتهایی دیوار متصل شوند. که نبشیها نیز بایدSUPPORT داشته باشندو باعث نگه داشتن دیوارشوند و این نبشی باید از بالا و یایین ثابت شود.
SUPPORT:
میلگردهای L شکل که قسمت کوچکتر آن که درحدود ده(10) سانتیمتر است به ستون یا نبشی جوش داده میشود و قسمت دیگرآن باید حداقل درسه بلوک دیوار برود.
اتصالات
انواع اتصال تیر به ستون عبارتند از:
1-اتصال مفصلی.
2-اتصال صلب.
فرق اساسی این دو اتصال در این است که در اتصال مفصلی انتقال ممان تیر به ستون و بالعکس وجود ندارد ولی در اتصال صلب این انتقال وجود دارد.
در اتصال مفصلی تیر به ستون یک فاصله بین تیر و ستون قرار میدهند که تیر بتواند کمانش کند ولی در اتصال صلب دیگر این فاصله وجود ندارد.